لاله های روحانی؛
و خود را به خدا فروخت
عشق به فرزند در وجودش موج می زد، اما این عشق و علاقه هیچ گاه مانع از انجام تکلیف نبود؛ با پسر دلبندش اما در وصیت نامه چنین گفت:« مهدی ! پدرت مقلد امام ـ رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ـ بود. او خویشتن را به خدا فروخت و چیزی ازخود در دار فانی نداشت.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1397/02/02 ساعت 23:47
همان سالی که امام امت به ترکیه تبعید شد، یکی از یارانش در خطه شمال ایران و در شهرستان قائم شهر دیده به جهان گشود. طلبه شهید عمران قربانی، در دوران طفولیت با بهرهمندی از دامان پدر و مادری مهربان و متدین، نماز و احکام را فرا گرفت و از همان آغاز دارای اخلاقی حسنه و روحی مطیع و مقید به انجام اعمال عبادی بود.
دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت سپری کرد و برای ادامه تحصیل راه حوزه را در پیش گرفت و تا دوره اول سطح پیش رفت؛ در این دوران بود که همواره مورد تشویق اساتید خود قرار می گرفت. در دوران شکوفایی انقلاب اسلامی، همگام با اعضای خانواده و سایر اقشار و آحاد مردم در راهپیمائی ها و تظاهرات، علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت کرد و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، در سنگر تعلیم و تعلم مشغول شد.
در سال 1362 در منطقه بیست آموزش و پرورش تهران در مقطع دبیرستان مشغول کار شد و در کسوت معلمی به تعلیم و ارشاد دانش آموزان دبیرستان همت گماشت. وی همزمان با عضویت در بسیج در حفظ دستاوردهای انقلاب و نظام سهم بهسزایی داشت و از طریق بسیج به عنوان مبلغ، راهی جبهههای نور علیه ظلمت شد.
سرانجام این طلبه مخلص و سلحشور چیزی جز رستگاری و وصال معبود نبود چه آن که درعملیات نصر 8 بر اثر بمباران هوایی دشمن در منطقه ماووت عراق در دوازدهم تیر ماه سال 1366 شربت شهادت را نوشید و پیکر مطهرش در بهشت زهرا(س)آرام گرفت.
از ثمره ازدواج او دو فرزند پسر و دختر به یادگار مانده است. در فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز خطاب به فرزندش آمده است:
«فرزند خوب و دوست داشتنی ام بداند، پدرش برای رضای خداوند به جبهههای حق علیه باطل رفته و این راه روشن و حقیقی و اظهر من الشمس است؛ مهدی ! پدرت مقلد امام ـ رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ـ بود. او خویشتن را به خدا فروخت و چیزی ازخود در دار فانی نداشت. خود را از آن خدا میدانست، میدانی که فقر مرا از پا در آورده، ولی دست از انقلاب و رهبر بر نداشتم.»
منبع: خبرگزاری رسمی حوزه
دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت سپری کرد و برای ادامه تحصیل راه حوزه را در پیش گرفت و تا دوره اول سطح پیش رفت؛ در این دوران بود که همواره مورد تشویق اساتید خود قرار می گرفت. در دوران شکوفایی انقلاب اسلامی، همگام با اعضای خانواده و سایر اقشار و آحاد مردم در راهپیمائی ها و تظاهرات، علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت کرد و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، در سنگر تعلیم و تعلم مشغول شد.
در سال 1362 در منطقه بیست آموزش و پرورش تهران در مقطع دبیرستان مشغول کار شد و در کسوت معلمی به تعلیم و ارشاد دانش آموزان دبیرستان همت گماشت. وی همزمان با عضویت در بسیج در حفظ دستاوردهای انقلاب و نظام سهم بهسزایی داشت و از طریق بسیج به عنوان مبلغ، راهی جبهههای نور علیه ظلمت شد.
سرانجام این طلبه مخلص و سلحشور چیزی جز رستگاری و وصال معبود نبود چه آن که درعملیات نصر 8 بر اثر بمباران هوایی دشمن در منطقه ماووت عراق در دوازدهم تیر ماه سال 1366 شربت شهادت را نوشید و پیکر مطهرش در بهشت زهرا(س)آرام گرفت.
از ثمره ازدواج او دو فرزند پسر و دختر به یادگار مانده است. در فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز خطاب به فرزندش آمده است:
«فرزند خوب و دوست داشتنی ام بداند، پدرش برای رضای خداوند به جبهههای حق علیه باطل رفته و این راه روشن و حقیقی و اظهر من الشمس است؛ مهدی ! پدرت مقلد امام ـ رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ـ بود. او خویشتن را به خدا فروخت و چیزی ازخود در دار فانی نداشت. خود را از آن خدا میدانست، میدانی که فقر مرا از پا در آورده، ولی دست از انقلاب و رهبر بر نداشتم.»
منبع: خبرگزاری رسمی حوزه